توسط مظفر شاهدی
| دوشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۹ | 10:5
روزی که من مجروح شدم؛ برگی از یک زندگی
(بهبهانه 31 شهريور سالروز آغاز تجاوز نظامي رسمي عراق بهخاك ايران)
مظفر شاهدی
امروز دوشنبه 31 شهريور 1399، 40مين سالروز آغاز حمله و تجاوزِ نظاميِ «رسميِ» عراقِ تحتِ هدايتِ صدام حسين، بهايران است. چرا ميگويم رسمي؟ چون، درگيريهايِ عمدتاً مرزيِ نيروهايِ نظامي و دفاعيِ دو كشور، از حدودِ يك سالِ قبل آغاز شده و بهگونهاي روزافزون ادامه پيدا كرده بود. وقتي جنگ شروع شد، من حدودِ 14 سال سن داشتم و در مدرسه راهنماييِ فارابي (شهيد چمران بعدي)، در شهرستان شيروان، در استان خراسان (خراسان شمالي بعدي) تحصيل ميكردم...
من در اول مهر 1345 در روستای عبدآباد از توابع شهرستان شیروان (استان خراسان شمالی) متولد شده ام . از شهریور 1374 بدین سو به صورت تمام وقت به تحقیق و پژوهش در باره تاریخ معاصر ایران اشتغال داشته ام . اکنون که این مطالب را می نویسم ، روز جمعه 12 خرداد 1391 است . تاکنون حدود 20 عنوان کتاب نوشته ام که 12 عنوان آن چاپ و منتشر شده است . بقیه کتابهای تالیف شده در نوبت چاپ و انتشار قرار دارند . تاکنون حدود 400 عنوان مقاله در باره موضوعات مختلف تاریخ معاصر ایران نوشته و در فصلنامه ها ، ماهنامه ها ، روزنامه ها و فضای مجازی (اینترنت) منتشر کرده ام . برخی از کتابهای من در جشنواره های کتاب به عنوان "اثربرتر" انتخاب شده اند . فهرست اکثری از کتابها و مقالات منتشر شده من در همین وبلاگ قابل مشاهده می باشد . به تدریج ، سعی می کنم محتوای برخی از مقالات منتشرشده خود را در همین صفحه به علاقمندان تاریخ معاصر ایران ارائه بدهم . البته بسیار شادمان خواهم شد ، مخاطبان و خوانندگان محترم دیدگاههای خود (پیشنهادات و انتقادات) پیرامون مقالات و مطالب ارائه شده در این صفحه را با نویسنده در میان بگذارند . بدون تردید ، نظرات صائب و سازنده ، راهگشای نویسنده این سطور خواهد شد .